سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 586

رمز پیروزی، اجرای قانون اساسی، نه حضور خلخالی

حبیب‌ا... ده‌مرده نماینده مردم زابل در مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که گرانی در اثر بی‌تدبیری مسئولان بیداد می‌کند و مردم را بی‌تحمل کرده است می‌گوید: «...ضرورت دارد با حرامخواران دانه‌درشت شبیه مرحوم خلخالی با شدت برخورد شود...»(1)
محمدعلی پورمختار عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس اظهار می‌دارد: «...من اعتقاد دارم عدالت و قانون‌مداری مهم است، ما نمی‌گوییم خارج از چارچوب‌های قانون رفتار شود، اینها همه را لحاظ کنیم اما بدون اغماض. حداکثر مجازات برای مفسدین باید در نظر گرفته شود... برخورد باید قاطعانه، محکم و بدون ملاحظه و بدون توجه به توصیه‌ها، نامه‌نگاری‌ها و تماس‌ها باشد. یکی از دلایلی که قوه قضاییه تحت فشار است توصیه‌هایی است که از من نماینده مجلس تا خیلی‌های دیگر حتی مراجع ممکن است وجود داشته باشد که به آنها مراجعه کنند و بگویند این آدم خوبی است و وجوه خوبی پرداخت می‌کند، سپس آن مفسد حمایت می‌شود... امیدوارم یک آیت‌ا... خلخالی دیگر در قوه قضاییه بیاید هرچند دشمنان نسبت به ایشان حِقد و کینه دارند اما کار اصلی را مرحوم خلخالی کرد. هنگامی که در عرصه موادمخدر ورود کرد بساط موادمخدر برچیده شد...»(2)
به یقین فردی که محقق و متخصص در علوم اسلامی و قضایی و حقوقی باشد پس از بررسی تاریخ انقلاب اسلامی ایران و پرونده‌های متهمانی که صادق خلخالی درباره آنها حکم صادر کرده است می‌تواند عملکرد خلخالی را نقد و بررسی و اظهارنظر نماید. نکته قابل توجه آن‌که مرحوم خلخالی پس از رد صلاحیتش از سوی شورای نگهبان در یک سخنرانی که پیرامون نحوه قضاوت و احیاناً توجیه اشتباهاتش درباره احکامی که صادر کرده است اظهار می‌نماید: «...لابد می‌گویید که یک پرونده‌ای هست، در آن پرونده آقای خلخالی یک شخصی را محکوم به اعدام کرده خوب، بلی، قاضی خطا می‌کند، للمفتی اجرالواحد وللمصیب اجران، خوب برو خون بهایش را بده... من حاکم شرع بودم، خودم دوختم و خودم هم پاره کردم، خودم مصادره کردم، خودم اعدام کردم...»(3)
دختر صادق خلخالی نیز سال‌ها بعد از درگذشت پدر طی مصاحبه‌ای می‌گوید: «...می‌توانم حدس بزنم که پدرم این اواخر نسبت به گذشته بازخوانی‌هایی داشت. نسبت به بازرگان همیشه احترام می‌گذاشت اما درباره بازخوانی انتقادی گذشته تمایلی به حرف زدن نداشت. معلوم بود که زاویه پیدا کرده اما پشیمان هم نبود...»(4)
از جمله پرسش‌هایی که در ذهن افراد خطور می‌کند این‌که، راهکار برون رفت از آسیب‌های اجتماعی کنونی و جلوگیری از گران‌فروشی، رانت‌خواری، کم‌فروشی، حاشیه‌نشینی و کاهش فقر و از بین بردن تبعیضات و اختلافات ویرانگر طبقاتی، مقابله با رباخواری، جلوگیری از فرار مالیاتی و اختلاس و فساد اقتصادی و ارتشاء و احتکار هم‌چنین سعی و تلاش به منظور کاهش آمار زندانیان و نزاع و قتل برادر و پدر و مادر و خواهر و... آن هم گاه به خاطر اختلافات بسیار جزیی و درمان اعتیاد و مقابله با کارتن‌خوابی‌ها و سروسامان دادن به وضعیت کودکان کار، زنان بدسرپرست، کودک‌آزاری و تمام مواردی که سبب بی‌اعتمادی مردم نسبت به مسئولان و مقامات ذی‌ربط شده است، آیا به علت عدم اجرای صحیح قانون اساسی و قوانین مصوب و در نهایت قانون‌گریزی از سوی عده‌ای نیست؟ چرا مردم به تذکرات و راهکارهای ارائه شده از سوی رؤسای قوا و دولتمردان و مدیران ترتیب اثر نمی‌دهند؟ چرا بسیاری از افراد که نیازی به دریافت یارانه نقدی ندارند حاضر نمی‌شوند از دریافت آن خودداری کنند؟ چرا آن‌گونه که باید و شاید عموم مردم به گفتار مسئولان ترتیب اثر نمی‌دهند و برای انبار کردن و خرید کالا به صف می‌ایستند؟ چرا توصیه‌های مسئولان، علما و مراجع شنیده نمی‌شود از جمله آن‌گاه که می‌گویند از اتلاف و هدر دادن منابع و انرژی بویژه آب که منبع حیات است خودداری گردد؟ چرا کارفرمایی وقتی صدای حزن‌آلود کارگرش را می‌شنود که می‌گوید: «زنم مریض بود، آوردمش بیمارستان، گفتند یکصد هزار تومان هزینه‌اش می‌شود، 100تومان فقط!! گفتم ندارم، زنم را بردم خانه یک ربع بعد مرد، من اگر حقوق داشتم، اگر 100 تومان بهم می‌دادید آیا خانومم فوت می‌کرد؟...»(5)
چرا با مشاهده ده‌ها مورد از این امور و یا نظایر آن عده‌ای از کارفرمایان بر خود نمی‌لرزند و مشکل کارگرانشان را حل نمی‌کنند؟ چرا مسئولان درمانی کشور به خود نمی‌آیند و در این شرایط به مداوای دردمندان نمی‌پردازند؟ در حالی که دیده می‌شود در همان شهر و دیار پزشکانی هستند که ماهیانه ده‌ها و تا صدها میلیون تومان فقط حق درمان می‌گیرند. بدون شک اثرات سویی که تحریم‌های دشمنان این نظام و مردم و عدم نظارت‌ بعضی از مدیران و مسئولان بر زندگی طبقات مستضعف و فقیر جامعه وارد نموده، بسیاری از خانواده‌ها را به فقر مطلق کشانده است. چرا گاه دزد و سارق چند مرغ و لنگه کفش به زندان افتاده اما عده‌ای که میلیاردها تومان فرار مالیاتی داشته و یا ارز را از کشور خارج کرده‌اند به زندگی خود ادامه می‌دهند؟ آیا اینها حکایت از نابسامانی‌های اجتماعی ندارد؟ آیا با حضور افرادی همانند مرحوم خلخالی امور کشور اصلاح می‌شود و سرانجام نیکویی خواهد یافت؟
«...چندین سال پیش، رئیس وقت قوه قضائیه در نماز جمعه تهران فرمودند: والله که در قوه قضائیه یک حکم ناروا صادر نشده است. چندی بعد ایشان کرسی ریاست را به شخص محترم دیگری تحویل دادند. رئیس جدید فرمودند: من ویرانه تحویل گرفته‌ام. چندی بعد، تعدادی از قضات از سمت خود عزل شدند. چندی بعد کرسی قاضی‌القضات به شخص محترم دیگری واگذار شد. چندی بعد، تعداد دیگری از قضات از کار بر کنار شدند... رئیس محترم قوه قسم جلاله یاد می‌کنند که حکم ناروا صادر نشده اما رئیس محترم بعدی همان قوه می‌فرمایند: من ویرانه تحویل گرفته‌ام. نه رئیس محترم قبلی و نه رئیس محترم بعدی بعد از تحویل پست خود، هیچگاه از سوی مدعی‌العموم احضار نشدند تا درباره‌ی اظهارات خود توضیح بدهند که چطور والله حکم ناروا صادر نشده لکن تعدادی از قضات به علت فساد (اعم از اخلاقی یا اداری و یا هر مدل دیگرش) از قضاوت برکنار و مجازات می‌شوند. هیچ شخص محترمی هم به رئیس محترم قوه نگفته بود که چرا از تریبون عمومی اعلام می‌کنید که ویرانه تحویل گرفته‌اید. اگر ویرانه نیست چرا می‌گویید هست و اگر هست چرا به افکار عمومی آن را انتقال می‌دهید. فکر نمی‌کنید که به تمامی قضات توهین شده است؟؟؟!!!. ..قطعاً دادستان محترم به فرمایش مولای‌مان حضرت علی(ع) آشنایی و وقوف کامل دارند که فرموده است: «حکومت به کفر می‌ماند اما به ظلم نه». چه اشکالی دارد که شهروندان دغدغه‌های خود را از ناپاکی ولو اندک در قوه قضائیه بازگو کنند و مسئولین محترم قوه قضائیه بر سعی و تلاش در مبارزه‌ی با فساد از درون و برون همت گمارند تا حقیقت، خود آشکار شود. بازگویی این مطالب نباید این سوء‌تفاهم را ایجاد کند که به همه‌ی قضات توهین شده است...»(6)
آیا مسئول تمام این مشکلات و دردها و رنج‌های جامعه آن عده از مقامات و مدیران و مسئولان ناتوان نهادها، سازمان‌ها، ادارات و... نیستند که به ناحق و یا با توصیه و سفارش این یا آن به منصبی دست یافتند، تجمل‌گرایی و اشرافی‌گری را پیشه خود ساختند، رعایت بیت‌المال نکردند، بودجه را گوشت قربانی کردند، حقوق شهروندی و حق‌الناس را محترم نشمردند، با به‌کارگیری خدم و حشم و مرکب‌های میلیاردی روزگار گذرانیدند، در ساعات اداری به جای رسیدگی به امور مردم و انجام وظایف محوله برای اخذ مدرک لیسانس و فوق‌لیسانس و دکترا ادامه تحصیل دادند، به حق و حقوق واقعی خود راضی نبودند، در زندگی به آلاف والوف رسیدند و پاداش‌ها و حقوق‌های نجومی دریافت نمودند، درد بیچارگان را احساس نکردند و در نهایت قانون مصوب را زیر پا گذاشتند و حقوق مسلم مردم را نادیده گرفتند؟ مناسب است نظر خوانندگان آیینه را به بخش‌هایی از اظهارات جهانبخش محبی‌نیا نماینده اصولگرای مجلس که تنها راه برون‌رفت از بحران کنونی را بازگشت به سیاست مردمی و شفافیت می‌داند جلب نماید که می‌گوید: «...در یک کلام ما آن چیزی نبودیم که شعار می‌دادیم و وعده‌اش را داده بودیم. ما یعنی مجموعه مسئولان کشور در 40 سال، مصداق عینی آن شعارها نبودیم. گفتیم اسلامی هستیم اما نظام بانکی کشورمان از همه کشورهای لائیک دنیا ربوی‌تر است. گفتیم عادل هستیم اما امروز هر جا دست می‌گذاریم محال است فسادی بیرون نزند. گفتیم می‌خواهیم به حرف مردم باشیم اما در این کشور اجازه فعالیت به هیچ صنفی را ندادیم، با تجمعات برخورد کردیم، اجازه اعتراض ندادیم، هر نقدی را گفتیم سیاه‌نمایی است. گفتیم می‌خواهیم حکومت عدل علی(ع) باشیم اما امروز دروغ گفتن در سیستم شده مثل آب خوردن. خب معلوم است این چیزها با سرمایه اجتماعی چه خواهد کرد. البته در کنار این، فشارهای جهانی برای ضایع کردن کشورهایی چون ایران وجود دارد اما کشور ما متأسفانه از ناحیه بی وفایی نخبگان و مراجع رسمی و الگوهای عمومی خیلی نسبت به این دارایی معنوی و ملی آسیب خورده است...»(7)
می‌گویند: امروز ارزش‌ها عوض شده اگر ماشین‌های خارجی گران قیمت ارزش نیست چرا وزیران و وکیلان و معاونان و مقامات سوار می‌شوند؟ اگر کاخ‌های شیک و مدرن ارزش نیست چرا همین وزرا و معاونان و نمایندگان دارند؟ اگر سفر خارجی و اروپا رفتن و گردش‌های نوروزی خانوادگی ارزش نیست چرا بعضی از مسئولان از محل اموال عمومی و بیت‌المال صرف این کارها می‌کنند؟ آیا تنگدستی و فقر و محرومیت از آن بیچارگان و درماندگان و طبقات پایین جامعه است؟ درد و مریضی و مسکنت و محرومیت از حداقل‌ها نصیب عامه مردم است و بس؟ اینها از جمله سؤالات جوانان و بسیاری از مردم جامعه ماست. چه کسی؟ کی؟ و کجا؟ پاسخگوی این ابهامات و سؤالات خواهد بود. و در یک کلام راه و رمز پیروزی و موفقیت توکل به پروردگار یکتا، ساده‌زیستی و اجرای کامل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است.

مدیرمسئول

پی نوشتها:
1- خبرآنلاین، 2/11/97
2- رویداد 24، 15/5/97
3- تاریخ ایرانی، 17/9/90
4-ایسنا، 18/5/96
5- عصر ایران، 22/7/97
6- سایت الف، 19/3/94
7- روزنامه ایران، 6/11/97