انعکاس آیینه شماره 595
عدم پاسخگویی مدیرکل آموزشوپرورش یزد و اثرات آن
در چند ماه اخیر فردی در فضای مجازی گروهی ساخته و ادعا نموده است: 25 سال پیش حدود 16000 مترمربع زمین که در صفائیه یزد به منظور احداث مجتمع آموزشی حضرت مجتبی(ع) به شرکت فرهنگیان واگذار گردیده برخلاف ضابطه و قانون بوده و اعلام نموده که یکی از مدیران اسبق آموزش و پرورش یزد نیز طی مصاحبهای بر این امر صحه گذاشته است. به دنبال درخواستهای قبلی روز پنجم فروردین ماه سال جاری در جلسهای به مدیرکل آموزش و پرورش پیشنهاد گردید دستور دهد با بررسی اسناد و مدارک موجود در آن اداره موضوع را بررسی و به فرد مذکور که خود منصوب نموده و درباره زمین مجتمع و واگذاری زمین پروژه 288 واحدی فرهنگیان ایجاد شبهه کرده است کتباً جواب داده شود آیا تخلفی در این موارد صورت گرفته است؟ از همه مهمتر آنکه آقای مدیرکل و چند نفر از مسئولان و مشاوران اداره کل آموزش و پرورش این استان عضو همین گروه در فضای مجازی هستند که سازنده آن ماهها است علیه بعضی از مدیران شرکت فرهنگیان یزد دروغپردازی میکند، تهمت میزند و با صراحت یا کنایه به بهانه شفافسازی به این و یا آن توهین مینماید و اداره کل آموزش و پرورش تاکنون سکوت و عدم پاسخگویی را ترجیح داده و نسبت به احقاق حق هزاران فرهنگی اقدامی ننموده است. مدیرکل آموزش و پرورش در نشست روز پنجم فروردین ماه، قول داده با همکارانش مشورت میکند و نتیجه را مشخص مینماید. تاکنون شنیده شده است چندینبار جلساتی با حضور دو یا چند نفر در این مورد تشکیل گردیده اما پاسخی داده نشده است و سازنده گروه، همچنان بدون ارائه سند و مدرک بر طبل تو خالی شایعات میکوبد و بعضی از افراد را مورد هجمه و سخره قرار میدهد. بارها به مدیرکل آموزش و پرورش گفته شده یا از طریق پیام درخواست گردیده که موضوع بررسی و واقعیتها جهت اطلاع عموم منتشر گردد چون این مساله شخصی نیست و نباید اجازه داد حق هزاران نفر از فرهنگیان و اعضای خانواده آنان که صاحبان مجتمع آموزشی حضرت مجتبی(ع) و شرکت مجتمع تولیدی و مسکن جامعه فرهنگیان یزد هستند ضایع گردد.
سوابق و مدارک موجود در کلیه نهادها، سازمانها و ادارات ذیربط استان نشان دهنده این است که مدیران این مجموعه دقیقاً طی سالهای متمادی ضوابط و قوانین را رعایت نمودهاند، به عنوان نمونه بیش از مبلغ مصوب شهریه دریافت نمیکنند، برای ساخت و تعمیر و تکمیل کلاس و آزمایشگاه و نمازخانه و تأسیس کارگاههای مختلف و احداث ورزشگاه دو طبقه با دو هزار مترمربع زیربنا از اولیای دانشآموزان یا خیرین وجهی دریافت نمینمایند. علاوه بر آن هر سال تعدادی دانشآموز با تخفیف تا صددرصد شهریه در مجتمع آموزشی حضرت مجتبی(ع) ثبتنام و تحصیل میکنند و بعضی از آنان در دانشگاه هم کمک هزینه تحصیلی میگیرند و زمینههایی فراهم گردیده که در این چند سال همه ساله صدها میلیون تومان برای خرید کفش و پرداخت هزینه صبحانه دانشآموزان مدارس دولتی و مداوای تعدادی از آنان و بعضی از خانوادهها تخصیص داده شود. مدیران شرکت فرهنگیان با تحویل 949 واحد آپارتمان و ساخت 288 واحد دیگر که تاکنون بیش از شصت درصد عملیات ساختمانی آن انجام شده و در زمینههای مختلف اقتصادی فعالیت داشتهاند، همه ساله سود به سهامداران پرداخت نمودهاند و این گذشت را داشتهاند که به هیچوجه درصدی از سود حاصله را که برابر با قانون به آنان تعلّق گرفته دریافت نکردهاند و شاید اینها از دلایلی باشد که سهامداران محترم طی سالیان متمادی، همین مدیران را برای اداره شرکتهای فرهنگیان انتخاب میکنند و حاضر به فروش سهام خود نیستند. شانزده نفر از اعضای هیاتمدیره و بازرسان شرکت فرهنگیان این افتخار را برای خود ثبت کردهاند که جهت تأسیس موسسه خیریه با اهدافی که در اساسنامه تعیین گردیده از جمله کمک به دانشآموزانی که از نعمت سرپرستی پدر یا مادر محروم هستند، پرداخت کمک هزینه به خانوادههای مستضعف و هزینه بیماری آنها و آزاد کردن زندانیان جرائم غیرعمد و مساعدت در امر ساخت و تکمیل فضاهای آموزشی مدارس دولتی و موسسات درمانی اقدام نمایند که خوشبختانه پاسخ تمام استعلامها از مراجع ذیربط مثبت بوده و کارهای ثبتی مؤسسه به پایان رسیده و تحت شماره 2022 با نام «مؤسسه خیریه حضرت مجتبی حامیم» به ثبت رسیده و کلیه اعضای هیات امنای موسسه و مدیران منتخب رسماً و کتباً اعلام کردهاند که برای اداره موسسه به هیچوجه حقالزحمهای دریافت نمیکنند. امید آنکه آقای دکتر دانافر مدیرکل آموزش و پرورش جهت تنویر افکار عمومی مجدداً با خواندن نامه مورخ 18/1/1398 که تصویر آن در این صفحه درج گردیده پاسخ لازم را تهیه و ارسال نماید تا جهت اطلاع اعضای گروه و عموم فرهنگیان و همشهریان عزیز دارالعباده برسد. ضمناً نسخهای از این سرمقاله با پست سفارشی به دفتر مدیریت کل آموزش و پرورش یزد ارسال میگردد تا در صورت ادامه شایعات بیاساس در آینده بتوان پیگیریهای لازم را به عمل آورد.
اقدام مدیریت کل آموزش و پرورش برای بررسی این درخواست منطقی و قانونی، بیتوجه به جنجالآفرینیهای دیگران در نهایت سبب خواهد شد این امور به دیگر مراجع ذیصلاح استان ارجاع نگردد. جناب آقای دانافر! کمتر دیده شده است فردی همانند مدعی شفافسازی اینگونه بدون رعایت انصاف تهمت بزند. لازم میداند نظر خوانندگان آیینه را به بیان خاطرهای مربوط به چهل سال پیش جلب نماید: چندین ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به دستور شهید محراب حضرت آیتا... صدوقی همراه با دوست عزیزم آقای اکبر قلمسیاه برای شرکت در جلسهای که عدهای از معلمان و فرهنگیان در شهرستان بافق تشکیل داده بودند، برای تعطیل کردن مدارس آن شهر و همگامی بیشتر آنها با «جامعه معلمان یزد» که نقش مؤثری در برگزاری تظاهرات و اعتصابات و همایشها علیه نظام شاهنشاهی در استان داشت به آن شهر رفتیم. اینجانب در آن نشست رژیم پهلوی و حکومت شاه را به حکومت یزید تشبیه کردم و آقای قلمسیاه خواستار اتحاد و قیام علیه حکومت وقت شد. در بین سخنان اینجانب یکی از فرهنگیان به عنوان اعتراض به برگزاری آن نشست و به عنوان طرفداری از رژیم جلسه را ترک کرد در حالی که از آن جلسه خارج میشد به او گفتم: شما که میخواستید بروید چرا از اول در جلسه حاضر شدید؟... انقلاب پیروز شد و این نامه که قبلاً از طرف شهربانی استان به استانداری یزد ارسال شده بود و تصویر آن در این صفحه به چاپ رسیده آن زمان در اختیار اداره کل قرار گرفته بود و فرد مورد نظر خبر نداشت پرونده او در اختیار آموزش و پرورش میباشد. هنگام مدیرکلی اینجانب گاه به اداره میآمد و در بعضی از اتاقهای اداره کل مینشست و چون انسان هتاکی بود، در حضور بعضی از کارمندان علیه نویسنده این سطور حرف میزد و بدگویی میکرد بعضی از همکاران خبر میآوردند و میگفتند: آقای..... این حرفها را میزند و دشنام میدهد. به همکاران میگفتم: شاید مشکلات زندگی سبب شده است نتواند بر اعصابش مسلط باشد بنابراین به کارمندان اداره کل سفارش میکردم به شکرانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران از هتاکی و پرخاشگویی وی نسبت به مدیرکل گذشت کنند. در این چند ماه هرگاه از طریق برخی اعضای گروه اطلاع میدهند سازنده گروه شفافسازی چنین و چنان نوشته و بیادبانه و بدون ارائه مدرک توهین میکند و دروغ میگوید به یاد ماجرای چهل سال پیش و کارمند شاغل در بافق میافتم و میگویم: نباید نگران بود قانونی عمل کردن، ضابطه را رعایت نمودن و تسلیم خواستههای غیراصولی باجبگیران نشدن و بیتوجه به توصیه این یا آن بودن و اداره نمودن موسسهای بدون چالش و تنش و با این افتخار که 25 سال سهامدارانش حامی مجموعهای موفق بودهاند چنین تبعاتی هم دارد و باید تحمل کرد و شاکر و سپاسگزار درگاه باعظمت الهی بود مگر میشود حدود 590 سرمقاله تحقیقی و انتقادی و تحلیلی در این ستون نوشت بدون شک اگر تخلفی سرزده بود مخالفان از نویسنده آن گذشت نمیکردند. به هر حال نوشتههای مدعی شفافسازی سبب میشود که از خداوند درخواست نمایم آن معلم دشنام دهنده 40 سال پیش و این فرد تهمتزن زمان حاضر و همه ما را مورد رحمت و مغفرت خویش قرار دهد. بخواست پروردگار یکتا در یکی از شمارههای آینده با ارائه مدارک متقن وضعیت فعلی آموزش و پرورش استان و از جمله نحوه انتصاب مدعی شفافسازی در سمت فعلی و حمایتهایی که توسط بعضی از مقامات سابق استانداری از وی به عمل آمده جهت ثبت در تاریخ فرهنگ یزد در این ستون درج میگردد.
مناسب میداند به منظور حسن ختام نظر خوانندگان آیینه یزد را به فرازهایی از فرمایش مولای متقیان مظهر عدالت و تقوا امام علی(ع) جلب نماید آن حضرت میفرماید: «هیچ بیشرمی و وقاحتی چون تهمت زدن نیست –غررالحکم و دررالکلم»، «از کسی که تو را بیجهت مدح و ستایش میکند پرهیز کن زیرا زود باشد که بیجهت نیز (توسط او) بیحرمت و آبرو شوی –تنبیهالخواطر، جلد2، صفحه17».
بارها در جلسات گفته و بنابه فرمایش حضرت سیدالساجدین زینالعابدین حضرت علیبن الحسین(ع) نوشتهام: «...پروردگارا مرا عمر طولانی ده مادام که عمرم در راه اطاعت تو صرف شود پس هرگاه عمرم چراگاه شیطان گردد آن زمان مرا قبض روح کن پیش از آنکه خشم تو بر من سبقت گیرد... دعای بیستم صحیفه سجادیه، ترجمه استاد محیالدین مهدی الهی قمشهای، صفحه 189»
از خدای بزرگ میطلبم که همه ما را به راهی که رضای او در آنست هدایت فرماید.
مدیرمسئول