سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 598

سیمای درخشان خاتمی و وعده‌های بر زمین مانده روحانی

هنوز در خاطر عده‌ای از مردم یزد نقش بسته و نقل بعضی مجالس و محافل شده است که مرحوم حاج علی‌اکبر ریسمانیان تاجر مسلمان و خیر یزدی (1325-1267 شمسی) وسیله پارچه‌بافی دوران جوانی خود را کنار حجره خویش در بازار یزد گذاشته بود تا هر روز آن را ببیند و فراموش نکند با چه وضعی روزگار می‌گذرانیده و چون خواست پروردگار بر این تعلق گرفته به ثروت و مکنت دست یابد مستضعفان و ناتوانان شهر را درنظر داشته باشد و در انجام معاملات و داد و ستد انصاف را رعایت نماید.
«دانش‌آموز لرستانی کتاب گل‌آلود و به جا مانده از سیل را به سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش تقدیم می‌کند و از آن مقام می‌خواهد کتاب را در دفتر کار خود قرار دهد تا هر وقت آن را دید به یاد دانش‌آموزان مناطق سیل‌زده بیفتد و نسبت به بازسازی مدارس تخریبی اقدام نماید.»(1)
در خبرها آمده بود «رئیس‌جمهور در پی فهمیدن ماجرای پرداخت نشدن طلب سیل‌زدگان سال 1395 عصبانی شده و به رئیس سازمان برنامه و بودجه دستور سریع پرداخت مطالبات را داده است...»(2) و این موضوع نشان می‌دهد مشاوران این مسأله مهم را یادآوری ننموده و مردم را در سختی و تنگنا نگه‌داشته‌اند.
چهارم فروردین ماه سال جاری حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمود دعایی مدیرمسئول روزنامه اطلاعات به دعوت هیات‌مدیره یزدی تباران در سالن شهید عباسپور اداره برق یزد که برای نشست سالیانه و از جمله بزرگداشت مرحوم حاج محمدرضا اعتمادیان رئیس اسبق سازمان اوقاف و امور خیریه و قائم مقام آستان قدس رضوی برگزار شده بود طی سخنانی مطالب ارزشمند و اثرگذاری بیان نمود و با ذکر خاطراتی از دوران زندگی خود در ایران و عراق حضار در جلسه را تحت تاثیر قرار داد. سکوت حاکم در آن فضا در تمام مدت سخنرانی و تشویق و کف‌زدن‌های ممتد عموم شرکت‌کنندگان نشان از این داشت که بیانات شیوا و دلنشین سید محمود دعایی بر دل‌ها نشسته و مورد قبول اکثریت شرکت‌کنندگان در آن همایش قرار گرفته است. حجت‌الاسلام والمسلمین دعایی درباره شخصیت محبوب و دوست‌داشتنی جناب سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات و مبدع گفت‌وگوی تمدن‌ها اظهار داشت: «...دور از انصاف است که ادای دین نکنم از کاکای عزیز و نجیب و اندیشمندم، حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین آقای سید محمد خاتمی اردکانی که با مرحمت معنوی‌اش به یاری این دوستدار می‌آمد. چگونه؟ مسن‌ترهای مجلس می‌دانند که از اوائل سال 1348 شمسی، ما در عراق توانستیم موجی رادیویی در اختیار بگیریم و برنامه‌ای تحت عنوان «نهضت روحانیت در ایران» و سپس «صدای روحانیت مبارز ایران» را راه‌اندازی کنیم که از بغداد پخش می‌شد، بی‌آنکه از دولت عراق ریالی دریافت کنیم یا امکاناتی که در اختیار دیگر معارضین می‌گذاشت، برای ما نیز تدارک شود. من کارها را در همان مدرسة یزدی‌ها انجام می‌دادم، سوار مینی‌بوس می‌شدم (با پولی که از یزد رسیده بود) و به بغداد می‌رفتم، در مسجد یا حسینیه‌های اطراف رادیو بغداد استراحت می‌کردم و بعد پشت میکروفن می‌نشستم و مطالب را می‌خواندم. یکی از برادرانی که از دور به توصیه مرحوم حاج سید احمد آقای خمینی مطلب تهیه می‌کرد، همین سید نجیب (حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی) افتخارآفرین اردکانی بود که یک‌جا نیز نشنیدم یادی از این کارش کرده باشد!...»
نگارنده این سطور در آن جلسه با خود گفتم دولت روحانی بویژه در ماه‌های اخیر نشان داده است در امر نظارت بر بازار و سروسامان دادن به وضع معیشتی مردم از سیر تا پیاز، آن‌گونه که باید و شاید وظیفه خود را انجام نداده و وعده‌های بر زمین مانده دکتر حسن روحانی در سال‌های 1392 و 1396 نیز تحقق نیافته است، آن‌چه که در مناظرات انتخاباتی گفته شد و قول آزادی‌های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و تلاش برای رفع حصر آقایان مهدی کروبی و مهندس میرحسین موسوی داده شد به کجا رسید؟ چرا برای رفع محدودیت‌های اعمال شده به رئیس دولت اصلاحات اقدامی صورت نمی‌گیرد؟ آیا رئیس‌جمهور سخنان خود قبل از انتخاب شدن در دور اول و دوم را فراموش کرده است؟ آیا دکتر حسن روحانی بعد از انتخاب شدن در دوره اول ریاست جمهوری خطاب به سید محمد خاتمی نگفت: بر خویش فرض و بایسته می‌دانم تا از حسن نظر و قبول خاطر شریفتان نسبت به دوست و یار دیرین خود، عرض امتنان و حق‌شناسی نموده و از تدبیر، تلاش و حمایت همه‌جانبه و مستمری که در عرصه رقابت انتخاباتی در جهت انسجام فرهیختگان، جمعیت‌ها و تشکل‌های سیاسی و دوستداران حقیقی نظام جمهوری اسلامی در قامت جریان عقلانیت و اعتدال و اصلاحات مبذول و اهتمام فرمودید، قدردانی ‌نمایم.
آیا از یاد و خاطره دکتر حسن روحانی رفته که گفته است: «...من قبلا نیز در یک مصاحبه اعلام کردم و گفتم هیچ مصوبه‌ای در شورای عالی امنیت ملی نسبت به حضرت آقای خاتمی رییس جمهوری دوران هفتم و هشتم کشور ما وجود نداشته است. من از روز اول در شورای امنیت ملی عضویت داشتم، در آن مدت نماینده مقام معظم رهبری در شورا بوده‌ام و الان نیز رییس این شورا هستم، هیچ زمانی، در هیچ دوره‌ای مطرح نبوده و دبیرخانه نیز حق ندارد، به فرض هم اگر دبیرخانه چنین مصوبه‌ای داشته باشد، غیرقانونی است، البته من از آقای شمخانی پرسیدم گفت در دبیرخانه مصوبه‌ای در این زمینه نیست... این حرف‌ها به شوخی بیشتر شباهت دارد تا واقعیت. امیدوارم شفافیت مورد نظر شما را بیان کرده باشم...»(3)
آیا دکتر حسن روحانی فراموش کرده است قبل از انتخابات دور اول ریاست جمهوری هواداران و یارانش در یزد نتوانستند دویست نفر را به محل سخنرانی دعوت کنند؟ اما هنگام سفر در اسفند ماه 94 وقتی در جمع باشکوه مردم یزد با تجلیل از نمایندگان و خدمتگزاران استان از شهید دکتر سیدرضا پاک‌نژاد و همچنین «سید محمد خاتمی» به طور مشخص نام برد و نام «سید محمد خاتمی» را به صراحت گفت جمعیت یکپارچه درود بر خاتمی گفتند و روحانی بلافاصله گفت: «هیچ‌کس نام و عظمت خدمتگزاران به آن‌ها و کسانی که برای کشور عزت آوردند را نمی‌تواند خاموش کند.»(4)
علی مطهری نماینده شجاع و صریح‌اللهجه مجلس شورای اسلامی بدرستی می‌گوید: سید محمد خاتمی ممنوع‌الملاقات نیست و ممنوع‌التصویر است که این امر نیز غیرقانونی است و درباره حصرشدگان اظهار می‌دارد: «در واقع قوه قضاییه در انجام وظیفه خود کوتاهی کرده و به شورای عالی امنیت ملی اجازه داده است که به جای قوه قضاییه، بدون محاکمه و تفهیم اتهام و بدون شنیدن دفاعیات متهمان، حکم مجازات صادر کند. حکم‌شان هم این است که این افراد محکوم به حصر خانگی هستند تا هر وقت که دل‌مان بخواهد و کاری هم به اتهامات طرف مقابل و اشتباهات نهادهای حکومتی در سال 88 نداریم. در اینجا مجلس هم کوتاهی کرده است؛ چراکه وظیفه اصلی مجلس حراست از قانون اساسی است. رییس‌جمهور هم به عنوان مسوول اجرای قانون اساسی کوتاهی کرده است. ایشان باید مصوبه رفع‌حصر را از شورای‌ عالی امنیت ملی بگیرد؛ اگرچه اساساً ارجاع این پرونده بعد از آرامش جامعه در سال 90 به شورای‌عالی امنیت ملی کار درستی نبوده و نوعی فرار از محاکمه و آشکار شدن حقایق بوده است... در بحث حصر البته مجلس خبرگان رهبری نیز مسوولیت دارد ولی متاسفانه توجهی به آن نمی‌کند. آنها باید این موضوع را با مقام رهبری مطرح می‌کردند ولی می‌بینیم که مجلس خبرگان در اجلاس‌های خود همه چیز را مطرح می‌کند غیر از وظایف اصلی خودش. به هرحال نباید ناامید شد و باید تلاش کرد؛ چراکه حل مساله حصر خانگی یا ممنوع‌التصویری و مسائلی مانند آن به نفع کشور و انقلاب است و موجب افزایش سرمایه اجتماعی نظام و حتی دارای آثار مثبت اقتصادی است.»(5)
«...در مورد حصر باید به موقع تصمیم بگیریم و نباید دیر شود. متاسفانه برخی از کارها به همین شکل در کشور انجام می‌شود، به اصطلاح آنقدر پیش می‌رویم تا به دیوار بخوریم، مانند ماجرای گروگانگیری که اینقدر طولانی شد تا در نهایت به ضرر ما تمام شد. یا در مورد پایان جنگ، ما در شرایط بهتری می‌توانستیم جنگ را پایان دهیم اما زمانی پایان دادیم که در موضع ضعف بودیم. در مورد حصر هم موقعی به فکر می‌افتیم که قابل جبران نباشد مثلا یکی از محصوران از دنیا برود و مشکلاتی برای کشور ایجاد شود...»(6)
اگر حمایت حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی و استعفای دکتر محمدرضا عارف از کاندیداتوری ریاست جمهوری در سال 1392 نبود پیروزی روحانی در آن سال رخ نمی‌داد اکنون نیز باید اشاره کرد آنچه که بعضی از فعالان رسانه‌ای یا تعدادی از امامان جمعه از تریبون‌ها یا در پایگاه‌های نماز جمعه به جای دعوت به همدلی و اتحاد یا توصیه و سفارش به خود و مردم برای رعایت تقوی و پرهیزگاری علیه فقیه عالیقدر مرحوم آیت‌ا... حسینعلی منتظری و شخصیتی چون سید محمد خاتمی و یا حصرشدگان انواع و اقسام اتهامات را وارد می‌نمایند تاکنون نتیجه‌ای برعکس نظر و دیدگاه‌های آنها داشته و به تفرقه و دودستگی دامن زده است به هر حال به اصطلاح همانند یک چشم بر هم زدن عمر دولت دوازدهم نیز به پایان می‌رسد ای کاش اطرافیان و مشاورانی دوراندیش و خیرخواه بدون لکنت زبان وعده‌های انتخاباتی رئیس‌جمهور و انبوه مشکلات زندگی و معیشتی مردم صبور و مؤمن این مرزوبوم را به ایشان یادآور می‌شدند و به جد درخواست می‌نمودند در جایگاه دومین مقام ارشد کشور برای انجام قول‌های داده شده درباره حقوق شهروندی به طور عام اقدام عاجل به عمل آورد و دولتمردان و مسئولان نیز بیشتر و بهتر و در جهت رفاه و آسایش عموم مردم نظارت بر امور را اعمال نمایند، گران‌فروشان، محتکران و مفسدان اقتصادی و دزدان ارزهای دولتی را به دست قانون بسپارند و از خالی شدن سفره‌های مردم که پیامدهای سوء و گاه غیرقابل جبران می‌تواند داشته باشد جلوگیری کنند چون فردا دیر است، به امید آن روز.

مدیرمسئول

پی‌نوشتها:
1-خبرگزاری پانا، ‌22/1/1398
2-جماران، 26/1/98
3- تابناک، 16/12/1394
4-گفت‌وگو نیوز، 17/12/1394
5-جماران، 27/12/1397، اظهارات «دکتر علی مطهری»
6-عصر ایران، 2/1/1398، به نقل از علی مطهری