هفته نامه آیینه یزد

طنز شماره 140

دختران و پسران دم بخت و در انتظار خوشبختی!!
بشتابید که تأخیر موجب پشیمانی است

فرزند حقیر فقیر سراپا تقصیر بر خلاف پدرش یعنی «بنده زبان دراز» که بویی از اقتصاد و زرنگی در جذب سرمایه‌های سرگردان نداشته، شامه تند و تیزی در این موارد دارد. همین دیروز ناگهان مثل ترقه به هوا پرید روزنامه را به سویی پرتاب کرد و در حالی که ساک و چمدانش را مهیا می‌کرد پرسیدم: ای عزیزتر از جان:(به کجا چنین شتابان).
گفت: پدر عزیز هوای تأهل به سرم زده و اکنون وقت اجابت امر شما و والده مکرمه در اختیار نمودن همسر رسیده است. بنده که از شنیدن این سخن بسیار مشعوف و مسرور شدم لیستی از اسامی دختران دم بخت که بعضاً کمی تا قسمتی در آستانه ترشیدن هم بودند و خیلی از آنها به خاطر فقر و فاقه و نداشتن جهیزیه یا بدنبال چشم و هم چشمی‌ها در عالم تجرد و مجردی مانده بودند را به اتفاق والده مکرمشان در اختیار فرزندم گذاشتنم و گفتم که گزینه مورد نظر را علامت بزن که او گفت: پدر بزرگوارم در شگفتم چرا از مساله پرت شدی!! عزم سفر به بعضی از کشورهای مجاور آسیای میانه و عربی و یا آفریقایی و آمریکای لاتین را دارم. در حال حاضر برای انتخاب شریک زندگی، سرزمین موعود را بر وطن مألوف ترجیح می‌دهم.
در این حال از تعجب چیزی شبیه شاخ از دو طرف کله‌ام بیرون پرید که عجبا (چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است) این همه دختر دور تا دور تو است چرا آنجا؟ گفت: در روزنامه نوشته بود: فلان موسسه عام المنفعه (که بر سر هر کوچه و مغازه و نقاط عمومی شعبه دارد» جهیزیه دختران دم بخت کشورهای دوست و رفیق و مسلمان را تقبل کرده و وام ازدواج و کمک‌های غیر نقدی می‌دهد... بنابراین ...
بشتابید که تأخیر موجب پشیمانی است، جناب آقای آمیرزا قلمدون شما دستپاچه نشوید،!! جوانان را می‌گویند.

زبان دراز