هفته نامه آیینه یزد

طنز شماره 185

اشک‌ها و لبخندها

خدا قوه تخیل داده که بعضی چیزها را خیلی «چیزتر» یعنی بهتر ببینیم تا بفهمیم چه طور شد که قیافه ها«چیز» شد یعنی درهم رفت. واقعاً بعضی قیافه‌ها دیدنی است.قبول ندارید: نداشته باشید! مثلاً!!
1-آقا یا خانمی را تصور فرمائید که از بام تا شام منتظر تنظیم فرم آمار خانوار تو صف ایستاده و سپس فرم‌ها را تکمیل کرده و چشم براه حذف یارانه‌ها بوده و 6 ماه بعد هم 2000 تومان داده، رفته تو اینترنت دیده خوشه اش چند است و ماهی چند هم کمک نقدی می‌گیره! حالا می‌گن خوشه بی خوشه، خوشه یعنی کشک، قیافه اش خیلی دیدنی نیست؟ قیافه رئیس آمار را بگو که خیلی چیزتر شده! یعنی دیدنی تر شده ! او که با آن همه « ناز و تنعم می‌فرمود. . . ».
عاقبت هیچ . . .
2- قیافه آقای کارمندیان زاده که با هزار دل و امید و دل بستن به وعده‌های عصر تبلیغات رئیس الوزرایی که می‌گفت:اگر روال افزایش حقوق‌ها ادامه یابد کمی برای تنفس هم می‌توانم سرم را زیر لحاف(همان خط فقر) درآورم اما امروز با تیتر روزنامه‌ها رو به رو می‌شود که حقوق کارمندان بیش از شش درصد افزایش نمی‌یابد واقعاً قیافه اش دیدنی نیست؟
3- با اون «صاحب خوشه یکیه» ببخشید (نادار لازم التوجه دیروز) و مرفه درآینده نزدیک (امروز) که با رنگین شدن سفره اش در ظهر روز قبل از انتخابات امید داشت آب باریکه تداوم یابد ولی با شنیدن سخنرانی فلان مسوول و خواندن روزنامه‌ها که امسال «نه پارسال» سود سهم عدالت توزیع نمی‌شود عجب لب و لوچه اش آویزان می‌گردد. راستی شما جای او بودید یه طوری نمی‌شدید؟
4- اونیکه پارسال با شنیدن وعده ایجاد کارخانه اتومبیل سازی در دار قوز آباد آن هم در ظرف مدت یکسال رفته بود. جا سوئیچی خریده بود و گاراژ ساخته بود. امروز می‌بیند تابلوی کارخانه اش هم نیست. عجب قیافه اش دیدنیه!! دیدنی نیست ؟
5- قیافه مدیر مسوول تذکر گرفته‌ای را که از قول یکی از مسوولان در خارج از کشور می‌خونه که اینجا از لحاظ چیز بخوانید (آزادی) از همه جای دنیا چیزتر است تعجب برانگیز نیست؟ و یا شنیدن سخنان دولتیان که به دفاع از بسته شدن یک روزنامه فریاد (وا آزادی ها) سر داده اند. تعجب نمی‌کنید؟
البته این اولین روزنامه بسته شده حامی دولت بوده! این قیافه‌ها دیدن ندارد؟. . . بفرما . . .
6- قیافه مجریان و مفسران شبکه‌های اون ور آب را بگو که با دیدن میلیونها نفر در راهپیمایی‌ها از خشم و تعجب آب دهان قورت می‌دهند . . .
ای ناقلا! دیگه خودت را لو دادی! مچت را گرفتم تو هم دیش داری!!! وگرنه، چطور از کجا دیدی! نکنه «چیز نشینی» و ما نمی‌فهمیدیم.
خلاصه جونم برات بگه برای پرورش قوه تخیل شمردن تعداد لب و لوچه آویزان تا فردا هم وقت کم میاری . . .برو خدا روزیت را یک جای دیگر حواله کند. برو بابا . . . دست از سر زبان دراز از همه جا بی خبر بردار.

زبان دراز