طنز شماره 598
زباندراز راه علاج دردهای کهنهمان را پیدا کرد
با هیاهوی بچهها داخل حیاط از خواب عصرگاهی پریدم از پنجره که بیرون را نگاه کردم زباندراززادگان باز معرکه گرفته بودند و همگی ضمن بالا و پایین پریدن با دستافشانی و انجام حرکات موزون هماهنگ پا و دست در معیت کمر میخواندند (آقامون جنتلمن است جنتلمن) حالا بلرزون بابا، بنده هم با دمپایی کهنه و با یک لنگه اضافه به سراغشان رفتم گفتم: خجالت بکشید که ناگاه اخوی هم با لگد در خانه را کوبید و چماق به دست برای پاک کردن این لکه ننگ از دامن خانواده زباندراز اقدام جانانه کرد و از خانه اخوی هم با شلنگ آبپاش به کمکمان آمدند و عموزادگان را سرکوب نمودند. در این حال اخویزاده فریاد کشید عجیب نیست با یک دست زدن و آواز خواندن همه توجهها به سمت ما و برای تنبیهمان جلب شد، ولی یکبار اینطور همگانی به ما نگاه نکردید. در این میان یک پیشنهاد خلاقانه به ذهنم آمد برای اینکه همه توجهها به دانشآموزان کپرنشین و مدارس در حال تخریب جمع شود پیشنهاد مینمایم دانشآموزان زیر سقف ترک خورده آواز «معین» بخوانند که میگوید: کسی که فرش میبافد... جوانان مجرد و بیکار و در خانه مانده آهنگ «شماعیزاده» بخوانند که میخواند «واسه دختر شما خواستگارها آمده» این هم توجه به خانواده و هم ازدواج است. آن عده از معلمان و مدیران که زیر خط فقر نگه داشته شدهاند اعم از شاغل و بازنشسته به جای جلسه و نامه و تجمّع و تحصّن در میان میدان شهر دایره زنگی بزنند و بخوانند: «گندم گل گندم ای خدا زحمت مال ما سودش مال آقازادگان» البته برای جلوگیری از ضرب و شتم توصیه میکنم آهنگ «بقیه بقو» از «تتلو» بخوانند نه حالا بلرزون بابای ساسی مانکن که اگر گفتند چرا اینگونه خواندی عرض میشود: تتلو در انتخابات به دست سید محرومان آب توبه سرش ریختهاند. غرق در دنیای توهم و خیالات موهوم بودم که دوباره صدای «دامبلی دیمبل» شروع شد و یکی میگفت ساز شما ناساز است که ما با آن حرکات موزون انجام نمیدهیم اگر سازتان را کوک کنید با شما هستیم!!
زباندراز