سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفته نامه آیینه یزد

روی خط آیینه شماره 573

گزارشی از «شب فرخی و روزنامه‌نگاری»

آیینه یزد - گزارشی از «شب فرخی و روزنامه‌نگاری» محمدعلی وزیری:
گرچه در هیچ فرهنگ لغت و لغت‌نامه‌ای جلوی نام فرخی ننوشته اما نام وی مترادف است با آزادی، آزادگی، دعوت به قانون، حمایت از طبقه محروم، مقاومت، سرسختی و ایستادگی بر عقیده و نام فرخی یزدی ملقب به «تاج‌الشعرا» همه این‌ها را معنی می‌کند. مردی خود ساخته که از شاگردی دکان نانوایی توانست در جامه رجل سیاسی و روزنامه‌نگار بر کرسی وکالت مجلس بنشیند و در اقلیتی دو نفره همان نماینده‌ای باشد و حرف‌هایی بزند که مردم، آرام آرام در کوچه و بازار نجوا می‌کنند. وی در همه حال دستگاه قدرت و جبروت ثروت و خودکامگی را با پایداری بر عقیده به کمک ذوق سرشار و قلم تند خود نقد می‌کرد بدون آنکه هیاهو و زرق و برق دورانش بتواند او را در خود حل کند. همان فرخی توفان‌زا باقی ماند، شاید همین ویژگی‌اش بود که او را کم‌نظیر ساخته است چنانکه خود گفته:
از دفتر زمانه فتد نامش از قلم/ هرملتی که مردم صاحب قلم نداشت
بیست و پنجم مهر ماه امسال به یاد فرخی «شب فرخی و روزنامه‌نگاری» با همراهی خانه مطبوعات و دیگر نهادهای فرهنگی از جمله نشریه بخارا و اجرای خوب و مسلط روزنامه‌نگار شهیر (ده‌باشی) برگزار شد تا این شب که با (می) نام فرخی و آزادگی حضار را مست کرده بود ماه هم نیاز به حلقه زدن نداشته نباشد که وی در را نبسته و دعوت عام کرده بود(1) 
همه‌ی نوشته...

روی خط آیینه شماره 569

درون مایه نوحه‌ها آزادگی و اصلاح دین

آیینه یزد - درون مایه نوحه‌ها آزادگی و اصلاح دینمحمد علی وزیری:
از آن روزی که توانستم روی پای خود بایستم و راه بروم دست در دست پدر مرحوم گذاشتم مادرم رخت سیاه تنم کرد و به هیات و روضه رفتم یا در منزل پدری خادم روضه‌های هفته‌خوانی و سالیانه بودم گویا این عشق با شیر مادر در رگهایم دمیده شده. با نوحه‌ها و سینه‌زنی‌ها (حال کردم)، به کربلا رفتم، گریستم، خشم از ظلم و فخر به آزادگی آموختم. نه دستور حکومت نه به امر امام جمعه و جماعت و فلان سازمان و اداره و بخشنامه بلکه دل و عشق است که این مردم شیدا بر سر و سینه می‌زنند، می‌سرایند، می‌خوانند، پوش می‌کشند، فرش پهن می‌کنند، سماورخانه را برپا و چای می‌دهند و دسته دسته سیاه‌پوش و محزون به تسلیت‌گویی صاحب عزا می‌آیند. تا یاد دارم درون‌مایه نوحه‌ها آزادی، آزادگی و احیا و اصلاح دین محمد(ص) سر و اسیر دادن و سر فرود نیاوردن و اسیر نشدن بوده و هست! و ان‌شاءالله خواهد بود! اما گاه می‌شنویم و می‌بینیم هر روز دستوری می‌آید که از این نگویید و از آن بگویید روسای هیات را جمع می‌کنند و اوامر، ابلاغ کرده و تاکید می‌نمایند که این بخواند و آن نخواند. هر روز تجمعی و سنتی نو در راستای بهره‌برداری تبلیغاتی اضافه می‌شود! چرا باور نداریم که ممیز و تشخیص‌دهنده روضه‌ها و هیات‌های سینه‌زنی، پسند یا ناپسند، مردم بوده هرجا ریا و ظاهرسازی بود روی گرداندند، خلوت شد و هرجا اخلاص و عشق بود اقبال و استقبال نمودند مانند سیزده محرم و مسجد ملااسماعیل و ده‌ها مجلس روضه چند صد ساله! هرجا هم که ریا آمد و دستور و بخشنامه رسید، نیامده بسته شد. امام حسین(ع) و دستگاه عزاداریش مردمی است و کار دل! بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است. کاش فراموش نشود فریاد افرادی که بنیانگذار محدودیت‌ها و مصدر اوامر و نواهی بودند و دیدیم که سرانجامشان شد آن‌چه که نباید بشود. امام حسین(ع) و عاشورا را برای مردم و دل‌های شکسته باقی بگذاریم.


روی خط آیینه شماره 531

سخنی با ریاست شورای آموزش‌وپرورش استان

آیینه یزد - سخنی با ریاست شورای آموزش‌وپرورش استانمحمد علی وزیری: آموزش‌وپرورش استان یزد از لحاظ کمی و کیفی برازنده‌ترین آموزش‌وپرورش ایران و در گزارش‌ها و رتبه‌بندی‌های کشوری صدرنشین استان‌ها بوده است دارالعباده و دارالعلم معلمانی سختکوش دانا و متدین و متخصص با شم سیاسی بالا دارد که صبورانه می‌کوشند استان یزد دانش‌آموزانی کوشا درسخوان و آراسته به حله ادب و دین با خانواده‌هایی که تمام قد حامی مدرسه‌اند و در حد وسع داشته‌هایشان را در طبق اخلاص می‌گذارند و نقش بسیار مهمی در کسب این جایگاه دارند با گروه مدیران صف و ستاد از مدرسه تا اداره کل با اتکال به خدا تمام هم خود را برای خدمت به مثلث طلایی خانه و مدرسه و دانش‌آموز می‌گذارند اما یکی از این اضلاع روزگاری سخت و در حال فقر بیشتر و کهنه شدن پیش‌ می‌باشد و بارهای اضافی زانوانش را می‌لرزاند. نیروی انسانی با تعطیلی مراکز تربیت معلم و دبیر لطمه دید و بی‌توجهی به شان و معاششان و گم شدن آنها در میان دغدغه‌ها و نگاه‌های اقتصادی بر مبنای هزینه و صرفه رنگ می‌بازند و از نقش الگویی درجه اول تنزلشان داده و به جای آن همه شور و نشاط تخم یاس کاشتند. طرح‌های مسکنی با هدف سیاسی و یارگیری به جامعه معلم، نیروهایی تزریق کردند که برای معلم بودن تربیت نشده‌اند و گاه از بد حادثه این کسوت را به عاریت پوشیده‌اند. مدارس و تجهیزات در پی قطع بیش از یک دهه سرانه و کاهش شدید تخصیص بودجه عمرانی درحال فرسوده شدن کهنگی و در معرض خطر جدی قرار داده شده و هر روز باید در انتظار حادثه‌ای تلخ باشیم. مدارس از تجهیزات به روز آزمایشگاه سمعی و بصری الکترونیکی و هوشمند بازمانده‌اند. اولیا کم‌کم در مضایق مالی از سبد فرهنگی و درسی می‌کاهند و حتی به خورش و پوششان کمتر می‌توانند رسیدگی کنند. در این میان دگرگونی فرهنگی و دور شدن از پرورش و تربیت و آموزش دلپذیر و شاداب و عمیق و محتوایی و پرورش اثربخش و اخلاقی و آراستگی به آداب و سنن ملی و دینی و ساخته شدن مردان و زنان با مهارت برای زندگی دور می‌شود. برعکس مراکز تست و آزمون با قدرت مالی و تبلیغاتی بالا است و رفته رفته فرمان هدایت را از مرجع رسمی و قانونی یعنی وزارت آموزش‌وپرورش می‌گیرد و برنامه مشاوران و پشتیبانان جای برنامه‌های آن می‌نشیند. آمار می‌گوید پدیده مهاجرت مهاجران داخلی و خارجی فشار را بر دوش آموزش‌وپرورش می‌آورد و کم‌کم به رقم ده درصد کل دانش‌آموزان نزدیک می‌شود. مهاجرانی که فرهنگ و کنش دگرگونه دارند مشکلاتی را اضافه می‌کنند. محتوا و دروس و شیوه سنجش و آموزش از سطح دانش و بینش دانش‌آموختگان کاسته و احساس عمومی این است که دانش‌آموزان بی‌سوادتر و بد رفتارتر شده‌اند. و اگر می‌بینیم باز این مشعل فروزان و چراغش روشن مانده تلاش و برنامه‌ریزی جمعی است که باعشق و ایمان معلمان و هدایت مدیران که با جان مایه گذاشتنه‌اند خیمه را سرپا نگه داشته و زانو زانو پیش رفته‌اند. اکنون با توجه به این تصویر آینده که رسم شده می‌طلبد استاندار محترم و رئیس شورای آموزش‌وپرورش وقت همتی مضاعف مصروف دارد تا امانت گرانسنگی که بدو سپرده شده شکوفا و سرپا نگه دارد و مبادا در چالش‌های صنعت و اقتصاد، فرهنگ کمرنگ جلوه کند زیرا تجربه می‌گوید نگاه استاندار به آموزش‌وپرورش و حمایت وی در پویایی یا ایستایی این معبد دانایی و اعتقاد و فرهنگ نقش مهمی ایفا می‌کند.


روی خط آیینه شماره 523

تجمع بازنشستگان به‌منظور احقاق حقوق از دست رفته آنان

محمدعلی وزیری:
صبح شنبه بیست‌وپنجم شهریور ماه کانون بازنشستگان یزد محل تجمع چندین باره بازنشستگانی بود که خواستار توجه به شان و معاش خود بودند. آنها با صنفی خواندن تجمع از همگان خواستند که رنگ‌وبوی سیاسی یا در جهت مخالفت با دولت که برخاسته از رای آنهاست داده نشود در این جمع تعدادی از شرکت‌کنندگان سخنرانی کردند آنها از اینکه بیش از سه دهه از بهترین سال‌های عمر خود را صرف تعلیم‌وتربیت کرده مالیات و حق بازنشستگی از حقوقشان کسر شده تا در این سال‌ها بی‌دغدغه زندگی کنند. متاسفانه با سوء تدبیر و مدیریت عده‌ای در دولت‌های قبل اکنون صندوق‌های بازنشستگی ورشکسته‌اند و آنها به این دلیل چون از پس‌انداز و حقوق حقه و تعهد شده محرومند معترض هستند و با زندگی زیرخط فقر و عدم توجه به آن گلایه دارند. یکی از سخنرانان گفت: آیا نمی‌اندیشید چرا کار به جایی رسیده که نجیب‌ترین و آرام و قانع‌ترین و وفادارترین قشر به نظام مقدس اسلامی انقلاب و ایران عزیز را به عصیان و خیابان کشیده‌اید و به اعتراض وادار نموده‌اید اگر به وضع ما رسیدگی نمی‌کنید به این عملکرد و تبعات آن فکر کنید سپس قطع‌نامه‌ای مبنی بر خواسته‌های اصلی بازنشستگان قرائت گردید که در آن آمده بود:
-اجرای همترازی کامل حقوق بازنشستگان شاغلین با مدرک سنواتی یکسان در سال 97 بدون بازده زمانی (ماده 64 وتبصره آن).
-ملزم کردن دولت به قرار دادن ردیفی برای بیمه بازنشستگان در سال 97.
-ملزم کردن دولت به پرداخت معوقات ماده 125.
-اجرایی و نهایی نمودن قانون مدیریت بصورت پایدار تا نظر هیئت دولت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سازمان مدیریت عملی گردد که پس از چندین سال که از تصویب این قانون می‌گذرد با دیدی کارشناسانه و عمیق و به دور از تنگ نظری و محدودنگری و با انجام اصلاحات اساسی و بنیادی و راهکارهای مناسب در فصل سیزدهم مرتبط با دریافتی بازنشستگان و امتیازات جداول مواد 109 و 110 به طور کلی اقدام شود.
برای جلوگیری از ایجاد نابرابری بیشتر و مشکلات در سال‌های بعد با پیش‌بینی موضوع همترازی به طور دائمی در قانون مدیریت مقرر شود که هر نوع افزایش حقوق و فوق‌العاده‌های مستمر کارکنان شاغل در هر زمان عیناً به بازنشسته‌های مشابه به لحاظ افزایش‌های سالانه پرداخت شود.
-ممانعت و جلوگیری از این‌که با یک شرکتی قرارداد بیمه تکمیلی تنظیم گردد که اکثر بازنشستگان رضایت نداشته باشند، ارتقاء امتیاز پرداخت عیدی بازنشستگان به 10000 امتیاز در قانون مدیریت خدمات کشوری، یکپارچه‌سازی منابع صندوق‌های گوناگون و مهم بازنشستگی، استقلال این صندوق‌ها از منابع دولتی، بکارگیری توان اقتصادی صندوق‌ها در مسیر فعالیت‌های صنعتی و خدمات سود ده و استفاده از این منابع در بهبود معیشت بازنشستگان از دیگر خواست‌ها و راه‌کارهایی است که مستلزم اصلاح نگاه دولتمردان و نمایندگان مجلس برای کاهش میزان دغدغه‌های منزلتی، و معیشتی بازنشستگان فرهیخته کشوری است.


روی خط آیینه شماره 482

دریافت 10000 تومان از مراجعه‌کنندگان به دادگستری یزد

آقای جعفر جهانبانی یکی از خوانندگان آیینه ضمن ارسال نامه‌ای به دفتر هفته‌نامه مبنی بر انتقاد از دریافت یکصد هزار ریال که دادگستری یزد از مراجعه‌کنندگان دریافت می‌نماید از جمله می‌نویسد:... «چند روزی است که در دادگستری یزد از ورود افراد جلوگیری می‌شود، تا هزینه 000/100 ریال هزینه آن هم به صورت اجباری در جهت نامنویسی ابلاغ پرداخت شود که به مقتضای زمینه حقوقی، نقدی ان‌شاا... سازنده را به این عمل... وارد آورده و توضیحات مختصری را از ابتدا از لحاظ قانونی و... می‌نویسم باشد که موثر واقع شود:
اصل 34 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین بیان می‌دارد که:
"دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هرکس می‌تواند به منظور دادخواهی به دادگاه‌های صالح رجوع کند و همه افراد ملت حق دارند این‌گونه دادگاه‌ها را در دسترس داشته باشند و هیچ‌کس را نمی‌توان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد."
باتوجه به اصل فوق و اینکه هرکس حق مراجعه به دادگاه را بدون هیچ پیش شرطی دارد، این اقدام دادگستری یزد در درجه اول مخالف با صریح قانون اساسی، که خود متصدی اجرای حسن انجام آن می‌باشد.
اما در مورد ابلاغ و باتوجه به تبصره 3 ماده 655 قانون آئین دادرسی کیفری که ذیلاً آورده می‌شود: قید "می‌تواند" استفاده شده و هیچگونه الزامی پیدا و یافت نمی‌شود صرفاً اعلام شماره همراه یا پست الکترونیکی الزامی است!
«...تبصره2- قوه قضائیه می‌تواند جهت طرح و پیگیری امور قضائی مراجعان موضوع این قانون در فضای مجازی نسبت به ایجاد دفاتر خدمات الکترونیک قضائی و جهت هماهنگی فعالیت‌های... با استفاده از ظرفیت بخش خصوصی اقدام نماید.
تبصره3- مراجعان به قوه قضائیه موظفند پست الکترونیکی و شماره تلفن همراه خود را در اختیار قوه قضائیه قرار دهند و در صورت عدم دسترسی به پست الکترونیک، مرکز آمار موظف است برای شهروندان و متقاضیان امکانات لازم برای دسترسی به پست الکترونیکی ملی قضائی جهت امور قضائی ایجاد کند. سوال در اینجاست که آیا برای اعلام آدرس و یا پست الکترونیکی بایستی ده هزار تومان پرداخت نمود؟ که باتوجه به صراحت‌های به کار رفته در ماده 655 قانون آئین دادرسی کیفری و تبصره‌های آن تنها قوه قضائیه می‌تواند این سامانه را ایجاد کند نه افراد جامعه! و در ماده 697 همین قانون نیز بار مالی اضافی ناشی از اجرای این قانون از محل افزایش درآمدهای قانون آئین دادرسی کیفری (از هزینه‌های دادرسی دریافتی) پیش‌بینی گردیده است. سوالی که مطرح می‌گردد این‌که: چرا از همه افراد مراجعه‌کننده تقاضای ثبت می‌نمایند که مخالف به اصل 44 قانون اساسی است؟! با اینکه در خود قانون منبع هزینه‌های این سامانه پیش‌بینی شده‌، ضمناً این پول 10000 تومان که از مردم گرفته می‌شود، در کجا قانوناً و شرعاً حق استفاده از آن را دارند؟!»


روی حط آیینه شماره 478

عدالت گمشده فرهنگیان!!

نویسنده:
محمدعلی وزیری

آیینه یزد - عدالت گمشده فرهنگیان!!سه‌شنبه ششم مهر یزد کانون بازنشستگان فرهنگی شاهد دو تجمع بود. :«یاد یاران» که به رسم چندسال گذشته به همت کانون بازنشستگان فرهنگی به تدریح و براساس رده‌های سنی مختلف دعوت شدند و طی مراسم باشکوهی با حضور استاندار، پیشکسوتان، عده‌ای از مدیران کل سابق، مدیران کل ادارات و میهمان ویژه، مراسم تجلیل برگزار گردید و با ابراز رضایت مدعوینی که بعضاً اقرار می‌کنند پس از بازنشستگی این اولین باری بوده که مورد تقدیر و تفقد قرارگرفته‌اند. مراسم بعدی هم عصر همان‌روز بود که بازنشستگان به صورت تجمع خودجوش و باشکوهی در پی فراخوان کشوری در روز «خانواده و تکریم بازنشستگان» در محل کانون بازنشستگان گرد هم آمدند در هردو مراسم شاه بیت کلام سخن گویندگان رفع تبعیض و درخواست اجرای عدالت درحق معلمان خاصه بازنشستگان فرهنگی بود. معلم سی سال با همه توش و توان ازجان مایه می‌گذارد و با شبنم عشق نهال انسان دانا و پارسا می‌کارد و می‌پروراند تا درسایه این نهال و در پیوند این نهال‌ها ایران، بوستان دانش و دین گشته در جامعه جهانی چون همیشه تاریخ سربلند باشد و او هم در سایه‌سار این درختان در وقت پیری و ناتوانی آرامش داشته باشد اما دوصد حیف که «مصیبت بود پیری» با مشاهده و مقایسه فیش حقوق معلم بازنشسته به ویژه بازنشستگان قبل از سال 1379 در می‌یابیم در برابر تورم و افت ارزش پول ملی عنایتی به ترمیم آن نشده و قانون به طور کامل برای آنها اجرا نشده است تمام حرف این تجمع بر روی پلاکاردی که بانویی معلم در دست گرفته بود خلاصه می‌شد «خط فقر سه میلیون حقوق ما حدود یک میلیون».


روی خط آیینه شماره 456

مقام معلم


نویسنده: رامین قادری نسب


آیینه یزد - مقام معلمبران شدم برای معلمان برای مقام معلمی این سطرهای عرق ریز را که از نوک اندوه بار قلم اشکبار می‌شود را تقدیم کنم. تقدیم کنم به پیشانی بلند آفتاب نشان معلم. اقایان و خانم‌های معلم می‌دانم این استوانه‌ی کوچک گچ در دستان مهر آفرین شما از تمام ستون‌های گچبری شده از پیکرهای اشرافیت! پر بهاتر است. می‌دانم لبخند تو. نوازش تو.حروف حروف که بیرون می‌آید از دهان گلابپاشت عطرآگین می‌کند جان‌های متعفن از نادانی را و روان‌های دژم را ملکوتی می‌کند. بال بال زدن‌های جبرءیل مانندت. معلم جان من می‌دانم و بجز معلم توان فهم تو را ندارد! تو دروهم نایی. آن جاهلان در جهل مرکب مانده می‌خواهند تو را با کلمات نارس و کال که از دهان تنگشان دفع می‌شود با زمان. ساعت. روز و آنچه در پستوی تاریک و نمور ذهن کپک زده شان برایشان ارزش دارد تو آیینه‌ی حق‌نما را قیاس کنند!! معلم چهلچراغ روشن معبد ملک آشیان دل عالمان!! تو دست و پایت چشم و سرت بوسه باران بوعلی است. دهان تو جواهر نشان است به دست افضل خلق مولای عارفان عاشق علی اعلا. اکنون چه کسی با چه توشه‌ای از معرفت می‌تواند تو را بستاید وقتی تو حروف مقطعه‌ی قرآنی. وقتی تو همه را با آموزش کلمات بنده می‌کنی و بعد آزاد می‌سازی از برای آزادی!! چه کسی می‌تواند با چه سرمایه‌ای تا تو را قافیه و ردیف غزل سازد جز خود خود حضرت سبحانی. معلم بهار بی‌خزان دلم. معلم تاج سر پر سودایم. معلم ماهی خانه‌ی ماه رواق عنقا نشین ذهنم. معلم ردای آبرو آور شب‌های سرد بی‌آبرو کننده. معلم نشتر تراخم‌های هزارساله. تو احتیاج به روز نداری. تو احتیاج به سخنان زشت عفریت منظر دروغ و دغل نداری. تو صدای برهم خوردن دست‌های بی رمق ناکار بلد را برای تشویق ادامه‌ی راه نمی‌خواهی که این صدا از طبل میدان رزم حق و باطل ناخوشایندتر است. تو طلا و آنچه طلایی است را نمی‌خواهی. تو معدن زمرد فرشته پاسبانی که به تو دست نیابد مگر فرشته خویی. تو تنها معلم هستی و معلم میمانی هر چند عده‌ای شب کور خورشید فراری بخواهند نام تو را با نان تنگ کنند وننگ چسبیده به خود را رنگ کنند. تو و تنها تو معلم هستی و می‌مانی. کاشی هفت رنگ پر از اسماء عبادتگاه محمد(ص) معلم تو را هرکس نپرستت نمرده برو نماز کنند عارفان وعاشقان و عالمان این نعلین ردیف کنان معلم. اردیبهشت ماه 95


روی خط آیینه شماره 423

یاد بود استاد پرویز ناتل خانلری

آیینه یزد - یاد بود استاد پرویز ناتل خانلریاول شهریور ماه مصادف است با بیست ‌و پنجمین سالگرد درگذشت دکتر پرویز ناتل خانلری.
بی‌شک او یکی از تاثیرگذارترین افراد در ادبیات نوین فارسی در کشور پس از جنگ جهانی دوم است.
در این مجال کوتاه بنا ندارم به زندگی دکتر خانلری بپرازم ولی قابل ذکر است که وی نیز مانند بیشتر بزرگان کشور کارش را با معلمی شروع کرد و در طی این مدت، موفق به دریافت دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران و به عنوان دانشیار دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول به کار شد.
در سال 1327 خورشیدی برای تکمیل دانش خود در حوزه زبانشناسی دانشگاه سوربن، عازم فرانسه شد و پس از بازگشت به کشور به عنوان استاد دانشگاه به تدریس ادبیات پرداخت و در همین مدت انتشارات دانشگاه تهران را بنیاد گذاشت. دکتر خانلری شاعر، نویسنده، مترجم، پژوهشگر و استاد دانشگاه تهران بود. شاعری در خانواده پدر و مادری وی موروثی بود، مادر وی خاله‌زاده نیما، پدر شعر نو بود و به گفته استاد شفیعی کدکنی بسیاری از شعرهای نیما برگرفته از اندیشه‌های دکتر خانلری است. مثنوی جاویدان عقاب دکتر خانلری شاعران بزرگی چون فردوسی و سنایی را در ذهن‌ها تداعی می‌کند. وی بعد از طی دوره زبانشناسی در پاریس به معرفی آواشناسی در ایران پرداخت و عروض و قافیه جدید را با درهم آمیختن شیوه تقطیع اروپاییان و عروض اسلامی پایه‌گذاری نمود و بر پایه همین افکار نوگرایانه بود که مجله ادبی سخن را بنا نهاد. مجله‌ای که نزدیک به سی سال منتشر شد و تمام صفحات آن فرصتی تازه به شاعران نوپرداز و نویسندگان و مترجمان جوان مانند آل‌احمد و صادق چوبک و دکتر زرین‌کوب داد. او همچنین برای ریشه‌کن کردن بیسوادی در روستاها، سپاه دانش را بنیاد گذاشت که با پیروزی انقلاب اسلامی متوقف گردید و بعد از چند سال وقفه با عنوان سرباز معلم آغاز به کار مجدد کرد. لازم به یادآوری است که تعدادی از مسئولان و صاحب منصبان فعلی آموزش و پرورش، تربیت‌شدگان دوره‌های مختلف سپاه دانش هستند. بی‌شک مهمترین خدمت دکتر خانلری به فرهنگ و زبان ادب فارسی، تاسیس بنیاد فرهنگ ایران است که در طول عمر کوتاه سیزده ساله خود از سال 1344 تا 1357 به تصحیح و تالیف و ترجمه بیش از 350 جلد کتاب مورد نیاز اصل تحقیق و پژوهش در حوزه تاریخ و فرهنگ و هنر ایران در داخل و خارج کشور پرداخت و به همین دلیل استادان زبان ادب فارسی در تاجیکستان دکترخانلری را هم‌اندازه و هم‌سنگ خواجه‌نصیر و خواجه‌نظام‌الملک می‌دانند. او برای خود وظیفه‌ای قائل بود که مهمترین شاخصه آن جهانی کردن زبان و ادب فارسی و معرفی ادب و فرهنگ جهانی به مردم ایران بود. یادش گرامی باد.

سیدعلاءالدین آل داود


روی خط آیینه شماره 415

توهین به شعور معلمی

آیینه یزد - توهین به شعور معلمیدر هر کابینه‌ای چهره محبوب یا درخشانی به چشم می‌خورد که با بهره‌گیری از ابر و باد و مه و خورشید و فلک کاری کارستان انجام می‌دهد. گرچه تمام کابینه‌ها از این نمونه شاهد دارم ولی از همین نزدیکی‌ها مثال می‌زنم روزی که وزیر کار دولت احمدی‌نژاد با بوق و سرنا «کارگاه‌های زودبازده» با صرف هزینه‌های میلیاردی مطرح کرد و بعد وزیر پرفروغ مسکن و شهرسازی با بمب خبری مسکن مهر که قرار بود الگوی مدیریت جهان هم بشود و از همین کانال کاندیدای گروهی برای معرفی به عنوان نامزد ریاست جمهوری هم گردید یاد می‌کنم نتیجه این همه هیاهو (هیچ) بود و ویرانی اقتصاد، بدهی بالا سوء استفاده بخوانید (فساد گسترده و فقر اکثریت و غنای اقلیت) و امروز دولتمردان، شهرداری‌ها، بانک‌ها و به خصوص مردم در رنج و تلاش برای زدودن تبعات این اقدامات به اصطلاح مشعشع هستند. در کابینه اعتدال نقش قهرمان و منجی به وزیر بهداشت و طرح سلامت وی واگذار شد.
اما اصل مطلب نگاه وزیر به پرداخت کارانه پرستارانی که مدعی اجحاف به خودشان در طرح سلامت هستند و نگاه وزیر به اعتراض معلمان و توهین به شعور معلم و مخاطب!! غم انگیز است.
آقای دکتر! شما که به تبلیغ برای طرح می‌پردازید و جمع‌آوری اعتبار! حمایت نظام از شما هم وجود دارد آیا این تلالو و درخشش بزرگترین ضربه را پایگاه اجتماعی وزیر آموزش و پرورش در مقایسه با حضرتعالی نزده است؟
آقای وزیر! بزرگترین ضررکننده طرح شما معلمان و نمونه آن بنده! و تلخ تر آن که به جای پذیرش نواقص و اصلاح به شعور معلمان توهین شده است. معلم از حق خود دفاع می‌کند و برای ایفاد حق همه اقشار مخصوصاً پرستاران و کارگران تلاش می‌کند و اعتراض می‌نماید پس از این سخن تفرقه‌آمیز و توهین‌آمیز چه بهره‌ای عاید خواهد شد؟ به فیلم کنفرانس مطبوعاتی خود نگاه کنید! وقتی به سه برابر شدن کارانه پرستاران به زودی اشاره می‌کنید با لبخندی به معلمان هشدار می‌دهید که اعتراض نکنند ولی بدانید اگر طرح مشعشع مسکن مهر برای کابینه احمدی نژاد سرافرازی آورد طرح سلامت شما هم برای جناب روحانی افتخار می‌آورد و اگر این چاه ویل پر نشود و نتوانید بودجه روزافزون آن را تامین نموده و اختلاف فاحش و تلخ‌پرداختی‌ها حتی در زیر مجموعه خودتان را برطرف کنید و امروز هم شاهد بازگشت پدیده (زیرمیزی گرفتن پزشکان) و تراکم وحشتناک بیمارستان‌های دولتی و محروم ماندن ضعفا از امکانات ویژه بخش خصوصی هستیم بدانید (و این هنوز از لمعات سحر و شب درازی در پیش است) نگارنده با سند و مدرک عرض می‌کنم در حالی که هم بیمه درمانی و هم بیمه تکمیلی و هم بیمه طلایی هستم برای جراحی فرزندم فقط بیمه‌ها 25درصد آن را جبران کرده و علیرغم اینکه سالیانه بیش از 1200000 تومان به عنوان حق بیمه از حقوقم کسر می‌شود اما حمایت نشدم و از یک میلیون مخارج بیمارستان فقط 172000 تومان بیمه تکمیلی تقبل کرد زیرا بیمه بر اساس تعرفه‌های قبل از طرح سلامت محاسبه می‌نماید ولی بیمارستان‌ها بر اساس تعرفه جدید دریافت می‌کنند. به نفع دارا به ضرر نادار باز هم تکرار می‌کنم وقتی صدا و سیما وعده 3 برابر شدن کارانه پرستاران را می‌دهد وزیر با تلخی و لحن توهین آمیز به دوربین نگاه می‌کند و معلمان را خطاب قرار می‌دهد که این افزایش پول کارکرد بیمارستان و از خودمان است و معلمان اعتراض نکنند! جای تاسف است توهین به شعور معلم است.
آوخ ز خریدار
دریغا به فروشنده

 محمدعلی وزیری


روی خط آیینه شماره 414

بافت تاریخی یزد و ارائه چند پیشنهاد

آیینه یزد - بافت تاریخی یزد و ارائه چند پیشنهادبا احترام نظر به اینکه اینجانب محمدرضا کوچک‌زاده (دارای فوق لیسانس عمران و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی یزد) حدود 6 سال به عنوان مدیر مسئول نشریه گنجینه یزد و حدود 6 سال نیز به عنوان عضو شورای اسلامی شهر یزد در دوره سوم، پیگیر حل مشکلات مربوط به بافت تاریخی یزد بوده‌ام از سال 76 تاکنون به عنوان کارشناس رسمی دادگستری در ارتباط به مشکلات عدیده موجود در این بافت وسیع از شهر هستم و ماهی چند نوبت جهت امور کارشناسی ساختمان تا ارزیابی تعیین خسارت به این بافت تاریخی مراجعه می‌کنم لذا به عنوان یک شهروند مطلع یزدی موارد زیر را به اطلاع مدیران ومسئولان و خوانندگان می‌رساند.
1- ضروری است در هر گونه اظهار نظر جهت بافت تاریخی یزد هم ملاحظات میراث فرهنگی و گردشگری و هم رفع نیازهای ساکنین خصوصاً ساکنین بومی مد نظر قرار گیرد تا بیش از این بافت تاریخی یزد از ساکنین بومی تخلیه نشود و بر مشکلات آن اعم از سکونت بیگانگان و افراد معتاد و یا خالی از سکنه افزوده نگردد و موجبات توسعه بی رویه بیشتر شهر یزد نیز فراهم نشود.
2- مخروبه‌های غیر قابل بازسازی و بناهای بی ارزش و فضاهای معطل مانده شناسائی و روی نقشه شهر لکه‌گذاری گردد تا میزان آنها مشخص و روشن شود سپس با برنامه ریزی جهت نوسازی آنها، اقدامات اساسی صورت گیرد و در نتیجه بر جاذبه زندگی در این بافت افزوده و شهر بی‌رویه رشد نکند. 3- همانطور که در سال‌های گذشته با تعریض و ایجاد شبکه‌هائی در بافت تاریخی یزد از جمله شبکه‌های مصلی، لردکیوان، فهادان، شهیدان ادهمی، کمیته امتداد، شهید چاوشیان، پشت باغ و غیره تا حدودی از مشکلات کاسته و برجاذبه بافت افزوده شده است لازم است تعریض یا احداث شبکه‌های جدیدی نیز طراحی و اجراء گردد از جمله ادامه شبکه‌های لب خندق مصلی تا خیابان امام، شبکه نقیب زاده از خیابان انقلاب تا بلوار دولت آباد که مصوب هم شده است.
4- بعضاً مامورین میراث فرهنگی از هرگونه تعریض معبر که مالکین در نوسازی بنای خود داوطلب اجرا آن هستند جلوگیری می‌نمایند این برخورد تنگ نظرانه به جای حل مشکلات موجب دافعه بیشتر می‌گردد که شایسته است از این اقدام جلوگیری گردد.
5- در خصوص ثبت جهانی قسمتی از بافت تاریخی که مطرح شده است. این اقدام مضراتش بیشتر از منافعش است.

محمدرضا کوچک زاده